برگزیدهویژهیادداشت

ضرورت پرداخت به موضوع “فلسفه ی فناوری”

اهمیت بحث از فلسفه فناوری

مدتی است گفت و گوهای علمی در موضوع فلسفه ی فناوری آغاز شده است،اما یکی ازنکات مهم این می باشد که اهمیت و ضرورت پرداخت به این موضوع چه می باشد؟ چرا باید به این موضوع پرداخته شود، برای پاسخ به این پرسش از دو منظر می توان به بحث ورود داشت :

اول: نگاه کاملا کاربردی 

«نسیم شمال» در دیوانش، داستان گفتگوی دختری با مادرش را طرح می کند که بچه از مادر پرسید: «قیمه» با  “غ” درست می شود یا “ق”؟ مادر گفت: هیچکدام؟ با روغن، گوشت !!

پس از خنده فرمود ای نور عین             بدان قیمه نه قاف باشد نه غین
ز قاف و ز غین قیمه ناخورده کس         فقط روغن و گوشت بایست و بس

در این صورت از فناوری ، فقط باید میزان و شیوه کاربردش را پرسید و در گیر کارهای تئوریک نشد. از این منظر، توقف مفهومی و نظری کاری عبث است و کسب یکسری مهارت های عملی برای بهره گیری از فناوری کافی است، کاری که مهندسان رسالت انجام آن را بر عهده دارند. عمده شیوه نگاه در جامعه ما به مباحث فناوری از این منظر است، حال آنکه گرچه این کار لازم است، اما کافی نیست.

دوم: نگاه عمیق تر و بنیادی تر

در اینجا موضوع مورد تامل عمیق تر قرار می گیرد. به چیستی و وجود فناوری (فلسفه فناوری) هم پرداخته می شود؛ و مباحث انسانی و اخلاقی آن (در کنار نکات کاربردی) مورد مداقه قرار می گیرد. در این صورت، اصحاب علوم انسانی باید در کنار مهندسان، در موضوع ورود نمایند.

 اما در این موضوع، چرا باید وارد مباحث بنیادی شد؟ چون این مباحث به دلایل زیر، فوق العاده مهم است و مساله ساز:

۱. اینکه درباره یک دیسیپلین یا رشته بودن یا نبودن فناوری پژوهشگران بحث می کنند (یعنی دارای سرفصل های متنوع و متعدد بودن و صدور مدرک ویژه)، با مفروض گرفتن اینکه فناوری، «موهبت» و عطیه است. می دانیم که هر موضوعی ظرفیت تبدیل به رشته شدن را ندارد. این نکته حکایت از ابعاد گوناگون موضوع دارد. ولی ما چون در درون فناوری، زندگی می کنیم از آن غفلت می کنیم. کافی است در کار تحقیقی بدست و ابزار کار خود نگاهی داشته باشیم: تبلت، کامپیوتر و … نه تنها برای ثبت مطلب، بلکه حتی برای تجزیه و تحلیل داده ها. در کتاب «دین و تکنولوژی در قرن بیست و یکم» (سوزان جرج) پیوسته از فناوری به عنوان یک رشته یاد می کند؛

۲. مدعا را گسترده تر می توان طرح کرد. مباحث فناوری ، حتی بیش از یک رشته علمی و آکادمیک است و به صورت بین رشته ای بدان پرداخته می شود، که از اهمیت موضوع حکایت می کند: تکنولوژی در چهار ارتباط آدمی حضور دارد: نسبت تکنولوژی با خدا (ابعاد الهیاتی: تکنولوژی دینی و…)، نسبت تکنولوژی با خود (ابعاد اخلاقی و فلسفی: مثلا رباتها و سیطره بر انسان)، نسبت تکنولوژی با دیگران (علوم انسانی و غیر علوم انسانی مثل پزشکی: مثلا دستکاری در ژن انسان و یا غذا در امثال تراریخته) و نسبت تکنولوژی در ارتباط با طبیعت (علوم مهندسی؛ فیزیک و شیمی و….: از بمب اتم تا….) . با این وصف اندیشمندان رشته های بسیار متنوعی لازم است درگیر مباحث فناوری شوند تا حق مطلب ادا گردد؛

۳.اضافه شود که سرعت تطورات فناوری بسیار بالاست و بی اطلاعی از کم و کیف آن تنها سبب عقب ماندگی فردی، اجتماعی و ملی است. بدون تصور درست از فناوری ، چگونه می توان تطورات و تاثیراتش را پایش نمود؟

۴.این نکته خیلی مهم است که به قول «لوتر» (بنیانگذار پروتستانتیسم) بدانیم از جهت فناوری ، «کجا ایستاده ایم»: زیر پایمان چه خبر است؟ و چشم اندازمان کجاست؟ میزان دادوستد خویش با فناوری را بدانیم؛ تا اینکه مثل اسب عَصّاری، شبانه روز بدویم، اما درجا زده و گامی به پیش برنداریم! بدون شناخت از هویت و ماهیت فناوری نمی توانیم نسبت بدان، دقیق اعلام وضعیت نماییم؛

۵. این پرسش که آیا فناوری صرف «سخت افزار» است یا علاوه بر آن ابعاد «نرم» هم دارد؟ بسیار مهم است. اگر فناوری ذووجهتین است (سخت و نرم) و اتفاقا ابعاد نرم افزاریش تقدم شانی بر ابعاد سخت هم دارد، در این صورت، موضوع خیلی جدی می شود. اینجاست که مثلا پرسش های «هایدگر» درباره چیستی فناوری قابل توجه می گردد و از منظر علوم انسانی بسیار می توان در موضوع ورود داشت؛ 

۶. فناوری موجودی همانند «غولِ» چراغ جادو (داستان علاء الدین) است، که اگر رمز و رازش درست شناخته نشود و وجودش دست کم گرفته شود، ممکن است ما را در اختیار گیرد و برده خویش سازد. به همین جهت لازم است عمیقا فناوری در جهان جدید را که دست آورد مدرنیته است، شناخت و مواجهه هوشمندانه با آن داشت.

دکتر عباس منصورنژاد

نوشته های مشابه

یک دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا